شيخ صدوق در كتاب «عيون اخبار الرضا» و «كمال الدين» از ابو هاشم جعفرى روايت نموده كه گفت: از امام حسن عسكرى عليه السّلام شنيدم مي فرمود: جانشين من فرزندم مهدي است ولى با جانشين او چگونه خواهيد بود؟ من عرض كردم فدايت گردم! مگر چه مىشود؟ فرمود: شما او را نمىبينيد و بردن نام او براى شما جايز نيست. عرض كردم: پس چگونه او را نام ببريم؟ فرمود: بگوئيد حجّت آل محمد. در كفاية الاثر نيز اين معنى را از سعد بن عبد اللَّه اشعرى روايت كرده است.
نيز در كمال الدين از ابراهيم بن مهزيار و او از برادرش على بن مهزيار روايتنموده كه گفت: نامهاى بخدمت امام حسن عسكرى عليه السّلام نوشتم و سؤال كردم:
فرج آل محمد كى خواهد بود؟ حضرت در جواب نوشتند: هنگامى كه صاحب الزمان از ديار ستمگران غائب گرديد منتظر فرج باشيد.
همچنين در كمال الدين از اسحاق بن ايوب روايت نموده كه از امام حسن عسكرى عليه السّلام شنيدم ميفرمود: صاحب الزمان كسى است كه مردم خواهند گفت هنوز متولد نشده است. محمد بن ابراهيم اين حديث را از اسحق بن ايّوب براى ما روايت كرد.
و نيز در كمال الدين از سعد بن عبد اللَّه از محمد بن عبد اللَّه بن ابى غانم از ابراهيم ابن محمد بن فارس روايت نموده كه گفت: با ايوب بن نوح در راه مكه همسفر بوديم در منزل «زباله» فرود آمده نشستيم و به گفتگو پرداختيم تا آنكه از حضرت صاحب الامر و دورى ما از حضرتش سخن به ميان آمد. ايوب بن نوح گفت: در سال جارى نامهاى راجع به آن حضرت خدمت امام حسن عسكرى عليه السّلام نوشتيم. در جواب مرقوم فرمود:
موقعى كه علم شما از ميان شما برداشته شد (مقصود رحلت خود آن حضرت است) از زير قدمهاى خود منتظر فرج باشيد.
مؤلف: انتظار فرج از زير قدم- كنايه از نزديكى فرج و آسانى حصول آن است: يعنى در آن زمانها در عين اينكه بايد در انتظار فرج بسر بريد، از آمدن آن حضرت هم مأيوس نباشيد. زيرا وقتى نادانى و گمراهى مردم از حد گذشت، بر وفق قضاى الهى بايد امام كه رهبر خلق است ظهور كند، چنان كه اخبار و تاريخ از امتهاى گذشته خبر ميدهد.
و نيز در كمال الدين از على بن عبد الغفار روايت ميكند كه چون حضرت امام على النقى عليه السّلام از دنيا رفت، شيعيان نامه به حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام نوشته و از امام بعد از حضرت پرسيده بودند. در جواب فرمود: مادام كه من زندهام، امام من ميباشم، و چون من از دنيا بروم، جانشين مرا خواهيد ديد ولى دسترسى باو نخواهيد داشت!نيز در كمال الدين است كه موسى بن جعفر بغدادى گفت: شنيدم امام حسن عسكرى عليه السّلام ميفرمود: شما را چنان مىبينم كه بعد از من درباره جانشين من اختلاف پيدا ميكنيد. آگاه باشيد! كسى كه معتقد به امامت ائمه بعد از پيغمبر باشد ولى فرزند مرا انكار كند، مانند اين است كه تمام انبياء را باور دارد ولى نبوّت پيغمبر خاتم صلى اللَّه عليه و آله را منكر شود. در صورتى كه هر كس منكر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله باشد، همه پيغمبران را انكار نموده است. زيرا اطاعت آخرين نفر ما، مانند نيروى اولين آنها است و هر كس منكر اولين معصوم ما شود آخرين نفر ما را انكار نموده است.
آگاه باشيد: فرزند مرا غيبتى است كه مردم درباره آن دچار شك و ترديد شوند، مگر كسانى كه خداوند آنها را ثابت ميدارد.
نيز در كمال الدين است كه ابو على بن همام گفت: از محمد بن عثمان (نائب دوم امام زمان عليه السّلام) قدس اللَّه روحه شنيدم كه گفت: از پدرم (عثمان بن سعيد نائب اول حضرت) شنيدم كه گفت: در خدمت حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام بودم كه از آن حضرت اين حديث را كه از پدران آن بزرگوار روايت شده است، پرسيدند:
زمين تا روز قيامت از حجّت خدا خالى نخواهد ماند. هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد، چون مردم جاهليت مرده است. آگاه باشيد امام زمان را غيبتى است كه در آن نادانان حيران گردند و اهل باطل به هلاكت افتند و كسانى كه وقت ظهور او را معين كنند، دروغگو باشند. آنگاه ظهور مىكند. مثل اينكه هم اكنون پرچمهاى سفيدى را كه در بلندى كوفه (نجف) بر بالاى سرش به اهتزاز در آمده است مىبينم!
نيز در كمال الدين از موسى بن جعفر بغدادى روايت نموده كه گفت: توقيعى از ناحيه مقدسه امام حسن عسكرى (ع) به اين مضمون صادر گشت: مردم چنين پنداشتهاند كه مرا خواهند كشت تا نسل مرا قطع كنند. ولى خداوند منظور آنها را غير عملى ساخت؛و الحمد للَّه.
و هم در آن كتاب از احمد بن اسحاق قمى روايت كرده كه گفت: از آن حضرت شنيدم ميفرمود: خدا را شكر ميكنم كه مرا از دنيا نبرد تا آنكه جانشين مرا به من نشان داد. او در صورت و سيرت از همه كس به پيغمبر شبيهتر است. خداوند او را در طول غيبتش از هر سانحهاى حفظ كند. تا گاهى كه او را ظاهر نموده و او زمين را پر از عدل وداد كند چنان كه پر از ظلم و ستم شده باشد.
-------------------
*منبع: مهدي موعود، ترجمه بحار الانوار، نرم افزار معصومان.
نظرات شما عزیزان: